اختلالات خوردن (EDs) بیماریهای پیچیده روانی است که شامل اختلالات جدی در رفتارهای خوردن، افکار و احساسات مرتبط با آنها است. این اختلالات شامل بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری است که هر کدام علائم و روشهای درمانی منحصربهفردی دارند.
بیاشتهایی عصبی (AN)
با محدودیت غذایی شدید، ترس شدید از افزایش وزن، و داشتن تصویر بدنی مخدوش مشخص میشود. معمولاً افراد مبتلا به بیاشتهایی نمیتوانند وزن خود را نرمال نگه دارند و در نتیجه ممکن است بیماریهای مختلفی از جمله نازک شدن استخوان، کمخونی، تحلیل عضلات و یبوست شدید داشته باشند.
پرخوری عصبی (BN)
شامل دورههایی از پرخوری و سپس پاکسازی برای جلوگیری از افزایش وزن است. این کار میتواند با استفراغ، مصرف ملینها یا ورزش بیش از حد انجام شود. مشکلات مرتبط با پرخوری عصبی شامل گلودرد و ملتهب، تورم غدد بزاقی، پوسیدگی دندان، رفلاکس اسید معده و عدم تعادل الکترولیت است که میتواند خطرناک باشد.
اختلال پرخوری (BED)
شایعترین اختلال خوردن در آمریکا است و شامل دورههای مکرر خوردن سریع مقادیر زیاد غذا تا حد ناراحتی است. برخلاف پرخوری عصبی، دورههای پرخوری با پاکسازی، ورزش بیش از حد یا روزهداری همراه نیستند که این امر میتواند باعث چاقی و عوارض مربوط به آن شود.
نکته مهم
این اختلالات انتخابی نیستند، بلکه بیماریهای زیستی-روانی اجتماعی مهمی هستند که به شدت بر سلامت و کیفیت زندگی افراد تأثیر میگذارند. فاکتورهای مؤثر در بروز این اختلالات مولفههای ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانی هستند.
روشهای درمان متفاوت است؛ اما شامل رواندرمانی، مشاوره تغذیه و دارو میشود. مداخله زودهنگام برای درمان مؤثر و بهبودی بسیار مهم است:
۱. رواندرمانی: اصلیترین درمان اختلالات خوردن است. درمان شناختی-رفتاری (CBT) معمولاً برای بهبود الگوهای فکری و رفتارهای مرتبط با اختلالات خوردن به کار گرفته میشود: در بیاشتهایی، بر بهبود روابط با غذا و تصویر بدن تمرکز دارد. در مورد پرخوری عصبی و اختلال پرخوری، به مدیریت چرخههای پرخوری و محرکهای مرتبط با پرخوری کمک میکند.
۲. مشاوره تغذیه: متخصصان تغذیه نقش مهمی در درمان، آموزش تغذیه و برنامهریزی وعدههای غذایی برای کمک به افراد برای داشتن و حفظ وزن نرمال دارند که برای تمام اختلالات خوردن، مخصوصاً برای کسانی که بیاشتهایی عصبی دارند، ضروری است تا اطمینان حاصل شود که نیازهای تغذیهای خود را برآورده میکنند.
۳. دارو: یک درمان مستقل برای اختلالات خوردن نیست، اما میتوان داروها را برای مدیریت علائم افسردگی یا اضطراب که معمولاً در اختلالات خوردن دیده میشود یا برای درمان علائم مختص اختلالات خوردن تجویز کرد. داروهای ضدافسردگی معمولاً در درمان پرخوری عصبی و اختلال پرخوری تجویز میشود.
۴. بستریشدن در بیمارستان: در موارد شدید، مخصوصاً زمانی که خطر جدی یا اورژانس روانی وجود دارد، بستریشدن در بیمارستان ضروری است که میتواند نظارت، تغذیه و مراقبتهای شدید را فراهم کند که در شرایط سرپایی در دسترس نیست.
۵. گروههای حمایتی: شرکت در گروههای حمایتی نیز میتواند مفید باشد. این گروهها یک محیط حمایتی را فراهم میکنند که در آن افراد میتوانند تجربیات و روشهای مقابلهای را به اشتراک بگذارند و در زمان بهبودی از حمایت همتایان خود برخوردار شوند.
تحقیقات اخیر جنبههای عصبی اختلالات خوردن را مورد بررسی قرار دادهاند که نشان میدهند رفتارهایی مانند پرخوری میتواند پاسخ پاداش مغز را تغییر دهد، بر کنترل خوردن غذا تأثیر بگذارد و احتمالاً این اختلال را تداوم بخشد. این امر نشان میدهد که اختلالات خوردن شامل یک تعامل پیچیده بین عملکرد و رفتار مغز هستند و نیاز به روشهای درمانی یکپارچهای دارند که به فاکتورهای روانی و بیولوژیکی توجه میکنند.
درک و پرداختن به این اختلالات مستلزم روشی جامع است که با شناخت ماهیت جدی این بیماریها و مداخلات چندجانبه لازم برای درمان و بهبودی نیازهای منحصربهفرد هر بیمار را در نظر بگیرد.
منابع
https://www.nimh.nih.gov/health/topics/eating-disordershttps://www.nimh.nih.gov/news/science-news/2021/eating-disorder-behaviors-alter-reward-response-in-the-brain